زود به زود، احوال پدر و مادرش را جویا میشد. به دیدارشان میرفت. هر ماه که مختصر پولی بهدست میآورد، بیشترش را به حسابشان واریز میکرد تا کمبودی آنان را آزار ندهد. اگر چه میدانست باز هم با این گرانی و بیماریهای افراد مسن، برایشان خیلی کم است. هدیههای مختلفی میداد. خریدهایشان را انجام میداد. کارهایشان را میکرد. روی خوش داشتن هم که اولین کاری بود که مدام، انجام میداد. پای درد دلش که مینشستی، دلش میخواست والدینش را پیش خود میآورد تا هر لحظه خدمتشان کند. اما روزی پدر، به او گفت: اخلاق و رفتارت خوبه. دعات میکنم ولی احسان کردنی که قران نسبت به والدین گفته، تو بچههای من نیست!
از من میپرسید احسان چیست که این رفتارهایم، احسان نیست؟ رفتارهای خوبش را تحسین کردم. الهی که بهتر و بیشتر بتواند خدمت والدینش را بکند. اما احسان نسبت به والدین، مرد! میخواهد.
دو نکته و دقت بسیار مهم در خوبی کردن
1) دقت اول: بالاتر از خوبی دیگران، خوبی کردن
احسان این نیست که ما نیاز یا مشکل کسی را که قبلا مشکلی از ما حل کرده برطرف کنیم. این عدل است نه احسان. در حالی که احسان، بالاتر از عدل است. احسان آن است که بدهکار کسی نباشی و اگر او مشکلی داشت، مشکلش را برطرف کنی . (1)
2) دقت دوم: انتظار پاداش متقابل نداشتن
نکته دیگر اینکه انتظار پاداش متقابل هم نداشته باشی. اجری نخواهی و انتظار تشکر و هیچ رفتار متقابلی برای احسان و نیکیات نداشته باشی. (2)
و همین احسان است که محبت و دوستی ها را ایجاد کرده (3) و استمرار میبخشد(4). چرا این کار را نکند وقتی خالق، قلوب ما را بر محبت سرشته است(5)؟ اصلا مگر دین زیبا و پر منطق اسلام، غیر از محبت است اساسا؟ مگر، غیر از محبت کردن را به ما آموخته؟ هیهات اگر غیر از محبت از پیامآوران معصوم دین ببینی اگر بینا باشی.
احسان، از چه قلبی رویش میکند؟
باید ایثارگر باشی که بتوانی بواسطه احسانت، از حق خود بگذری. برای همین است شاید، که مولایمان فرموده مهمترین جزء ایمان، احسان و نیکی کردن به مردم است.(6) باید کریم باشی که بواسطه احسانت، بخششی کنی ورای بخشش های دیگری و هیچ انتظاری هم نداشته باشی. کریم است که از خود میگذرد و به دیگری، میدهد. (7) چرا که احسان کردن، سرشت خوبان است و از بدکاران، این کارها بر نمیآید. (8) احسان، میوهای است که به اندازه تقوا و ایمانت، ثمر میدهد. هر چه متقیتر باشی، محسنتر هم خواهی شد. (9)
خداوند، احسان خاصی را امر کرده است.
همهی اینها را که دانستی، این را هم بدان که خداوند از تو، طلب احسان هم کرده است، خود این طلب کردن، خودش باز هم اطاعت از امر(10) مولا میشود و تو را از غرور رهایی میبخشد که : نه. من کاری نکردم جز اطاعت پروردگارم آنجا که فرمود: وَأَحْسِنُوا.. (11)
و باز این را هم بدان، خداوند، احسانی را از تو طلب کرده است، شبیه احسانی که خدایت به تو داشته است. فرموده: «... وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ..»(12) از کودکی تا الان، چه احسانهایی را خدا به تو داشته است؟ چگونه انجامش داده است؟ حتما شده که بسیار به تو خیر و خوبی برساند، بدون اینکه تو، آن را از او خواسته باشی و اساسا، خبر داشته باشی که چنین خیری هم هست؟(13) غرق که بشوی در احسانهای الهی میبینی چه وسعتی پیش پایت قرار داده و چه کِشتی را میتوانی برداشت کنی. همانطور که خدا به تو نیکی کرده، تو هم نیکی کن.
چه کنیم که در زمره محسنین، قرار گیریم؟
انسانهای محسن، بر اعمال و رفتار و گفتار خود مواظبت دارند. اولین و مهم ترین قدمی که باید برای محسن شدن بردارند را با مواظبت از خود برمی دارند(14) اهل تقوا هستند و میوه اش را که احسان است، چون گنجی گرانبها میچینند و باز هم میگویند : فقط اطاعت امر مولایم بود نه هیچ چیز دیگر. ذرهای، نیکیاش را نمیبیند و حاضر است از جان و مال و آبروی خود بگذرد و از هر چه خدا به او داده، انفاق کند.( 15)
و باز هم اگر بیشتر خواستی، بدانی چه کنی که محسن شوی، پایت را بگذار جا پای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و حضرات معصوم علیهم السلام و ببین، آنها چه میکردند و چه احسانهایی داشتند و چه توصیههایی کرده اند که : لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ ... ( سوره احزاب/ 21): مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود...
ثمره و فایده احسان کردن چیست؟
چنین احسانی که بکنی، از زمره اهل فساد و ظلم خارج میشوی، و وارد محبوبین خدا میشوی که : ان الله یحب المحسنین(16). به دیگران آرامش میدهی و چشمهای میشوی که نور الهی از قلبت میجوشد و به دیگران سرایت میکند. تصور کن اگر احسان و نیکوکاری، عمومی و فراگیر شود، ظلم و فساد، از بین میرود، قتل و خونریزیها تمام میشود، دیگر حقی ضایع نمیشود و جهان در سلم و عافیت و دوستی و محبت، غرق رحمت الهی میشود.
مطمئن باش، اگر به ظاهر، هیچ جوابی از احسانتهایت دریافت نکردی(دقت دوم در احسان را که یادت هست. اما با این حال)، جوابت را خدا داده و میدهد(17). تک تک احسانهایت را ده برابر پاداش میدهد(18). تو فقط، حسنههایت را با دقت در آداب احسان، از گزند آسیبها دور کن و با خود، نزد خدایت ببر، بقیه کارها با او... نوش جانت.
اینها را که میگفتم، سوختم از اینکه با آنهمه مهر و احسان و لطف حضرات معصومین علیهم السلام به مومنین و اطرافیانشان، دیگر چقدر باید قسی القلب باشی و خودت را به کوری بزنی که این همه احسان امام معصوم نسبت به خودت را نبینی و بواسطه احسان هایش، محبتش را در دلت رشد ندهی که هیچ، کینه اش را بپرورانی و قاتلش هم بشوی!
خدا به ما رحم کند و معرفتِ دیدنِ احسان های ولی عصرمان، امام عزیزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و احسانهای برجای ماندهی حضرات معصومین علیهم السلام را بدهد تا همیشه خود را بدهکار حضرت ببینیم و بواسطه این معرفت، محبتشان در قلبهایمان روز افزون شود الهی.
ویژگی های حضرت یوسف چه بود که 5 بار قران کریم، او را به نام محسن، ستوده است را در اینجا بخوانید.
پاورقی:
1. ر.ک: درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، سوره مبارکه قصص، جلسه 29
2. علامه طباطبایی رحمه الله در این باره مینویسد: «احسان، یعنی نفع و نیکی رساندن به دیگران، بدون انتظار پاداش متقابل و جبران نیکی؛ به گونهای که در نیکی فزون تر و شایسته تر عمل کرده و در بدی در مرتبهای پایین تر پاسخ دهد، یا اینکه به دیگران خدمت کند، بی آنکه در انتظار پاداش باشد. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج12، ص 479
3. امیرالمومنین علی علیه السلام : سَببُ المَحَبّةِ الإحْسانُ (غرر الحکم : 5518) امام على علیه السلام : نیکى کردن، سبب محبّت است .
4. امیرالمومنین علی علیه السلام : مَن أحْسَنَ إلى النّاسِ اسْتَدامَ مِنهُمُ المَحَبَّةَ .(غرر الحکم : 8715 ) امام على علیه السلام : آن که به مردم نیکى کند، محبّت آنان را [نسبت به خود] استمرار بخشد.
5. رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : جُبِلَتِ القُلوبُ على حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها ، و بُغْضِ مَن أساءَ إلَیها.( تحف العقول : 37 ): پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : دلها بر محبت کسى که به آنها خوبى کند و بر نفرت از کسى که به آنها بدى روا دارد ، سرشته شده است
6. امیرالمومنین علی علیه السلام : رأسُ الإیمانِ الإحْسانُ إلى النّاسِ.( غرر الحکم : 5253) : امام على علیه السلام : رأس (مهمترین جزء) ایمان، نیکى کردن به مردم است
7. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله :الرِّجالُ أربعةٌ : سَخِیٌّ ، و کَریمٌ ، و بَخیلٌ ، و لَئیمٌ . فالسَّخِیُّ : الّذی یأکُلُ و یُعطی ، و الکریمُ : الّذی لا یأکُلُ و یُعطی ، و البخیلُ : الّذی یأکلُ و لا یُعطی ، و اللّئیمُ : الّذی لا یأکُلُ و لا یُعطی. ( بحار الأنوار : 71 / 356 / 18 ) : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :مردان چهار گروهند: سخى، کریم، بخیل و لئیم. سخى کسى است که مىخورد و مىخوراند، کریم کسى است که خود نمىخورد ولى مى خوراند، بخیل کسى است که مىخورد و نمىخوراند و لئیم کسى است که نه خود مىخورد و نه به کسى مىخوراند.
8. امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «الإحْسانُ غَریزَةُ الأخْیـارِ و الإساءَةُ غَریزَةُ الأشْرارِ (غرر الحکم : 2029) : نیکی کردن، سرشت خوبان است و بدی کردن سرشت بدکاران.
9. پیامبر صلی الله علیه و آله: جِماعُ التَّقْوى فى قولِهِ تَعالى: «اِنَّ اللّه َ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاحْسانِ» (مشکاه الأنوار، ص 95) : عصاره تقوا در این گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نیکى فرمان مىدهد.
10. إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسانِ وَإیتاءِ ذِی القُربی وَیَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکَرِ وَالبَغیِ یَعِظُکُم لَعَلَّکُم تَذَکَّرونَ (سوره نحل/ 90) خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکّر شوید
11. وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(سوره بقره/195) در راه خدا انفاق کنید و خویشتن را به دست خویش به هلاکت میندازید و نیکی کنید که خدا نیکوکاران را دوست دارد.
12. وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (سوره قصص/ 77 ) : و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنانکه خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خدا فسادگران را دوست نمیدارد.»
13. ر.ک: دعای عرفه امام حسین علیه السلام
14. قران کریم، مهمترین قدم را برای رسیدن به آنچه گفتیم، تقوا بیان کرده است. آنجا که فرموده: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنُونَ(سوره نحل/128): به یقین خداوند با کسانی است که پروا پیشه کرده اند و کسانی که نیکوکارند.»: «و مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ ( سوره نساء /125) : و دین چه کسی نیکوتر از دین کسی است که خود را با تمام وجود تسلیم خدا کرده و نیکوکردار است.»
15. وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ... (سوره قصص/ 77 ) و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی ...
16. لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرًا ( سوره احزاب/ 21): مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
17. رسول الله صلى الله علیه و آله : أفضَلُ الناسِ عِندَ اللّه ِ مَنزِلَةً و أقرَبُهُم مِنَ اللّه ِ وَسیلَةً المُحسِنُ یُکَفَّرُ إحسانُهُ ( النوادر للراوندیّ : 104/73 ) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : در میان مردمان، کسى که منزلتش در نزد خدا از همه برتر و وسیله تقرّبش از همه بیشتر است ، نیکوکارى است که از نیکى او قدردانى نمى شود .
18. مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ (سوره انعام/ 160) هر کس کار نیک بیاورد، پاداشش ده برابر آن است، و آنان که کار بد بیاورند، جز به مانند آن مجازات نیابند و ایشان مورد ستم قرار نمی گیرند.