وعده

وَعَدَ اللَّهُ ...

وعده

وَعَدَ اللَّهُ ...

وعده

بیاندیش:

در حال ساختن عالمی هستی که تا بی نهایت، در آن زندگی خواهی کرد..

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

"طرح صمیمانه با امام "

✍️هر روز، قلم به دست می گیریم و برای امام زمان ارواحناله الفداء، نامه ای می نویسیم. به حضرت سلام می کنیم و درد و دلی عاشقانه، عارفانه، از سر صدق خواهیم داشت.

🌺باور دارم این دعوت، از سمت خود حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است و ما اجابت کننده ایم. فدای مهر و محبت تان بشویم آقاجان.

👈نامه های خود را به آیدی @yazahra10 در ایتا بفرستید.

📌نکته 1: در صورت تمایل، نام مستعار یا نام و نام خانوادگی خود را نیز بفرستید
📌نکته 2: حتما #صمیمانه_با_امام را در پیامتون قید کنید.

✍️نامه های ارسالی حاوی هشتک، در صورتی که قابلیت انتشار داشته باشند، به اسم خودتان در کانال گذاشته خواهند شد.

🔹ایتا:
📢 https://eitaa.com/joinchat/3492216926C09c394f203

🔸بله:
📢 https://ble.ir/samimane_ba_emam

🔹سروش:
📢 https://sapp.ir/joinchannel/ZlyYeGiTVIH8xgCsv2NROb9E

📣کانال #صمیمانه_با_امام در سروش، ایتا، بله

🆔 @samimane_ba_emam

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

۳۰
دی

 

دستش تنگ بود. به هر دری می زد برایش وامی جور نمی شد. خانواده اش در عذاب بودند و خودش در عذابی بیشتر. همه درها به رویش بسته بود. آواره کوچه ها و خیابان ها شد. نفهمید چند ساعتی است راه می رود و در خودش است. مسیر بلوار را گرفته بود و حالا که سر بلند می کرد، گنبد طلایی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها را می دید.

  • یا زهرا
۲۹
دی

 

 

💥تمرین برای بهتر شدن در هر کاری، در هر سطحی که باشی لازم است. نوع تمرینش متفاوت می شود. عمق و کیفیت آن فرق می کند. گاهی حتی، ابتدایی ترین تمرین ها را هم مجدد باید انجام داد.

 

🌺گوش کردن، یکی از چیزهایی است که مدام باید تمرین شود.

خوب گوش کن

  • یا زهرا
۲۵
دی

 

خیلی اذیت کننده است جلوی چشمت غذایی باشد و مدام بخواهی بخوری. آنوقت جلوی خودت را بگیری. مدام هی وسوسه می شوی که نه. بخور. اشکالی ندارد. تو نیاز داری. در نیاز، حرام معنا ندارد. بردار و بخور. حالا نخواستی بخوری، یک کمی بچش. مزه مزه کن. یک بار مزه کردن که اشکالی ندارد. برو جلو. کسی تو را نمی بیند. چیزی نیست.

  • یا زهرا
۲۵
دی

🌟خصوصی ترین

صبح زمستانی

🍀امام زین العابدین علیه السلام : معبود من! وه که چه لذّتبخش است خطورات الهام یاد تو بر دل ها!

وه که چه شیرین است گشت و گذار با شهپر خیال در وادى غیب ها!

وه که چه خوش است طعم محبّت تو!

وه که چه گواراست شراب قُرب تو!

پس ، ما را از رانده شدن و دور ماندن از درگاهت پناه بخش ، و از خصوصى ترین عارفانت قرارمان ده !

 

🌺الإمام زین العابدین علیه السلام :إلهی ما أَلَذَّ خَواطِرَ الإِلهامِ بِذِکرِکَ عَلَى القُلوبِ ! وما أَحلَى المَسیرَ إلَیکَ بِالأَوهامِ فی مَسالِکِ الغُیوبِ! وما أَطیَبَ طَعمَ حُبِّکَ! وما أَعذَبَ شِربَ قُربِکَ! فَأَعِذنا مِن طَردِکَ وإبعادِکَ، وَاجعَلنا مِن أَخَصِّ عارِفیکَ.

 

📚بحار الأنوار : ج 94 ص 151

 

@salamfereshte

 

#حدیث

#اخلاقی

#دعا

#مناجات

  • یا زهرا
۲۴
دی

روی صندلی نشسته بود و پاهایش را به عقب و جلو تاب می داد. صندلی چوبی نه چندان قدیمی، از حرکات مداوم او، به قژ قژ افتاده بود. نگاهش به دو سه نفری که مثل او منتظر نشسته بودند، سر خورد. فکر کرد این کار برای آن پیرمرد چه فایده ای دارد؟ او را قبول نمی کنند. آن خانم هم جایش در خانه است. چرا باید یک زن را قبول کنند. می ماند آن جوان و من. خواست سر صحبت را با جوان باز کند که صدایش کردند. جوان از صندلی برخاست. لبخندی به پیرمرد کنار دستش انداخت. در اتاق هیئت مدیره را زد و داخل شد.

  • یا زهرا
۲۳
دی

ورق می زنم. آرام آرام. اما آرام ورق زدنم به خاطر عتیقه بودنش نیست. با هر بار ورق زدن، روحم تازه می شود. به تازگی ناب معصومیت کودک سه سال و اندی:

  • بابا. چی تو دستتاتونه؟
  • یک چیز باارزش.
  • می تونم ببینم؟

پدر مشتش را باز می کند. یک کتاب خیلی خیلی خیلی کوچک در دستانش است.

قرآن مینیاتوری

  • این چیه؟
  • نسخه ای از قرآن.

و این اولین باری بود که من اسم قرآن را شنیدم.

  • یا زهرا
۲۱
دی

 

 

🌺اگر اهداف بلندتری داری، باید تمرین های بیشتری هم بکنی. اگر می خواهی فرمانده بیست هزار نفر باشی، فرق می کند تا زمانی که بخواهی یکی از اعضاء آن بیست هزار نفر باشی.

 

🔹 مشکل بیشتر، ایمان قوی تری را هم می خواهد. یار خاص امام زمان شدن، تحمل مشکلات بیشتری را می خواهد یا یکی از محبین ایشان بودن.

 

  • یا زهرا
۱۶
دی

 

 

🔻تمام تنش به لرزه افتاد. تا دیروز فکر می کرد حق دارد پدرش را که از کودکی در حق او ظلم ها کرده بود، فحش بدهد. وقتی او را در جمع خانواده می بیند، نگاه نامهربانش را به او بدوزد. در دلش او را سرزنش کند. اما از دیروز مدام استغفار می کرد و به این فکر می کرد که چطور این همه سال را جبران کند. انگار همین دیروز بود...

-  پدر عزیزم، شما با این کار، باعث شدید تمام سرمایه ام سوخت بشه. پدرجان آخر چرا؟ من به شما اعتماد کرده بودم و وکالت دادم. پدر!

 

🔹پدر، روی صندلی چرخان نشسته بود. بدون هیچ نگاه و توجهی، صندلی را چرخاند و پشتش را به پسرش کرد. روزنامه را ورق زد. پدر نمی دید اما خودش می دانست چه نگاه غصب آلودی روانه پدر کرده بود. سعی می کرد جلوی پدر چشم و کلامش را کنترل کند اما در غیابش، یا وقتی نگاهش به او نبود؛ دیگر آزادانه هر طور دلش می خواست به پدر نگاه می کرد و عقده هایش را خالی!

  • یا زهرا
۱۵
دی

یادمه وقتی نوجوانی بیش نبودم و سر به هوا و بازیگوش، مادرم من رو نشوند لب صندلی، خودش روبروم ایستاد و گفت که عزیزم. تو هر چقدر هم خراب کار باشی و همه بگن حواس پرتی و سر به هوا و شیطون، من تو رو دوست دارم. اصلا به دنیا آوردمت چون دوستت داشتم. چقدر یکی مثل تو رو از خدا خواستم. خبر نداری که. پیشونیمو بوسید و کمی هم موهای ژولیده پولیده ام رو که هیچوقت حوصله شونه کردنش رو نداشتم، دست کشید و دوباره بوسید و بغلم کرد.

  • یا زهرا
۱۴
دی

 

یکی از توصیه های روان شناسان به والدین، عکس العمل نشان ندادن نسبت به رفتارهای نادرست بچه ها است. هم برای اینکه حساس تر نشوند و هم اینکه جلب توجه والدین سر این مسائل برانگیخته نشود تا فرزندان به خاطر جلب توجه، رفتار نادرست را تکرار نکنند.

آن توصیه موردی است. یعنی زمانی که رفتار نادرست صورت می گیرد، باید عمل کرد. توصیه ایجابی و اصلی این است که  در طول روز، توجه و محبت های مناسب به فرزند صورت بگیرد. نتیجه تداوم توجه و #محبت صحیح ، باعث ریشه کن شدن رفتارهای نادرست فرزندان می شود.

  • یا زهرا
۱۳
دی

عشق

✍️این جانب ناصر الدین باغانی بنده حقیر درگاه خداوندیم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم. سخنم را درباره عشق آغاز می‌کنم:

🌹ما را به جرم عشق مؤاخذه می‌کنند. گویا نمی د‌انند که عشق گناه نیست. اما کدام عشق، خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی، عشق به پستان مادر را به من یاد دادی. اما بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضا نمی‌کرد. پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی .

 

  • یا زهرا
۱۱
دی

 

صدای سُر خوردن ماشین و بعد هم کوبیده شدنش به در پارکینگ آمد. بعد هم صدای جعبه دنده و دنده ای که درست جا نرفته بود. مادر در را باز کرد و سوز هوای سرد، به جانمان نشست. سرم را از روی ساک سفرم برداشتم و به پهلو خم شدم تا از لای در، پدر را ببینم که البته نشد. چند بار روی دست منصوره زدم بلکه از خواب بیدار شود اما نشد.

 

- نمی شه که مرد. خطرناکه

+ خطر چی؟ حالا آپاراتی یک چیزی برای خودش گفته. من هر روز با همین ماشین سر کار می رم ها.

- خب اونم خطرناکه. وسط جاده اگه لاستیکت ترکید می خوای چه کنی؟ زنجیر چرخ هم که نداریم.

+ چقدر ترسو شدی خانم. یک چایی بده بخوریم و بعد ساک ها را می گذارم داخل ماشین و حرکت می کنیم.

 

  • یا زهرا
۱۰
دی

 

🍃نگاهم به توست.

🌺به قلبم رجوع می کنم. دوستت دارم.

 

 

🔸با همه این بلاهایی که سرم آورده ای، باز هم دوستت دارم.

💥فکر نکن خودآزاری دارم و یا تو را عاشقم. نه. آن خدایی که در تو دمیده است را دوست دارم زمانی که در رفتارت نمایان می شود. آن زمان که دست به جیب می بری و برای فرزندانمان میوه می خری. آن زمانی که دو دستت را به کمر فرزندانمان می گیری و می چرخانی و آن ها از #شادی، پرواز می کنند. همان زمان ها بیشتر #دوستت_دارم.

 

🌹آن دوست داشتن را ذخیره این ساعاتی کرده ام که مُهر بی مِهری بر لب می زنی و سرزنشم می کنی. بکن. هر چقدر می خواهی سرزنشم کن. من اما، آن روح #لطیف و پر #نور خدایی درونت را دوست می دارم.

 

 

#محبت

#همسرداری

#زندگی_بهتر

#خانواده

  • یا زهرا
۱۰
دی

 

ذره

نظام این دنیا بر ذره ها پایه ریزی شده. اجسام از ذره ها به وجود اومدن. ذره ذره اعمال ما تاثیر داره (و من یعمل مثقال ذره..) اما بیشتر مواقع، ما روی این مسئله دقت نداریم. وقتی مادری به بچه اش محبت می کنه، به این مسئله خیلی توجه نداره که این محبت، ذره ذره، قلب خودش رو وسیع تر و نورانی تر می کنه.

 

🍃مادری بهم می گفت موقع از پوشک گرفتن بچه ام، خیلی اذیت شدم. با اینکه سه سالش شده بود اما بازم تو شلوارش کارش رو انجام می داد. همه جای خونه رو نجس کرده بود. آموزش داده بودم. حتی یک مدت هم خودش دستشویی می رفت اما بعد انگار سرلجبازی، تو شلوارش کارش رو انجام می داد و من هر بار عصبی تر می شدم و سرش فریاد می کشیدم و شلوار و لباسشو عوض می کردم. گاهی حتی اینقدر عصبی می شدم که می زدمش. اونم گریه می کرد.

  • یا زهرا
۰۹
دی

🔻از جا پرید. سریع گردنش را کج کرد و به ساعت دیواری نگاه کرد. هنوز نیم ساعت وقت داشت. بالشت را گوشه دیوار گذاشت. پتو را تا نکرده، گوشه اتاق گذاشت. رختخوابش را لوله کرد و کنار کمد دیواری گذاشت. دستی به موهای ژولیده اش کشید و از اتاق بیرون رفت. سری به سالن زد. سری به آشپزخانه. نمی دانست چه کار کند. دوباره به اتاقش برگشت. نگاهی به کتاب ریاضی انداخت. از اتاق بیرون آمد. در اتاق مادر را زد. بااجازه مادر داخل شد. خواهر کوچکش خوابیده و مادر در حال مطالعه بود. با صدای آرام گفت: نیم ساعت دیگه امتحان دارم.

  • یا زهرا
۰۴
دی

 مالک

سر در گریبان فرو برده بود. این سکوتش، مرا متعجب کرده بود. از وقتی ارثیه پدری اش را به حسابش ریخته بودند، ساکت و مغموم شده بود. هر چه ما خوشحال بودیم و برای پولهای داخل حسابش، نقشه می کشیدیم او ساکت شده بود و به نقشه های ما اهمیت نمی داد. دیگر کفری شده بود:

  • بابا یک چیزی بگو. چیه سه روزه غمبرک گرفتی. نخواستیم بابا. پولات مال خودت

  • یا زهرا
۰۲
دی

امام


اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

سلام آقاجانم.. صبحتان بخیر

#آقاجان .. #اجازه می دهید هر بار که با شما #حرف می زنم، خیلی زیاد از شما چیز بخواهم؟ می دانید آقاجان، #فقیر وقتی بزرگ و کریمی را می بیند از او می خواهد دیگر.. #خدا بزرگ ترین است و تمام دارایی ها مال اوست و من فقیرم و اگر #تفضل نکند هیچ ندارم. #واسطه این #فیض الهی هم شما هستید. پس به من حق بدهید که هر بار با شما حرف می زنم، صدها چیز بخواهم. خواسته هایم که تمامی ندارد...

 

اول چیزی که ازتان می خواهم این است که تمامی خواسته هایم را بدهید .. #امضا کنید که بدهند..

  • یا زهرا
۰۱
دی

اهانت



فارغ از هر حالت و احساس درونی و ویژگی های روانی ای که هر فرد در هر لحظه، می تواند داشته باشد، نسبت به برخی موارد باید #حساس بود. این موارد وقتی در حیطه #ارتباطات_میان_فردی باشد، دارای اهمیت فوق العاده ای است چه اینکه بود یا نبود یک #ارتباط، به رعایت این موارد است.

یکی از این موارد، پرهیز از توهین کردن و تحقیر کردن است. اینکه همسرتان را شرمنده خود بکنید از شما فرد قوی تری نمی سازد.

  • یا زهرا