استاد خود گول زنی
با خودش فکر می کند چند روز است حال و حوصله نماز خواندن ندارم چه رسد به اول وقت خواندنش..
- آخر این چه وضعی است؟! اگر من مثلا مذهبی حال نماز خواندن نداشته باشم پس بقیه مردم چه؟
+ اصلا چه ربطی داشت به بقیه مردم. آن ها شاید از من خیلی بالاتر باشند. کی گفته که تو بالاتری مرد؟
- حالا اصلا این را ولش کن. چه کار باید بکنم؟ روز اول که بیخیال شدم و اخر وقت خواندم. روز دوم هم همین طور. دیگر روز سوم کم مانده بود نماز صبحم قضا شود. حالا قضا هم می شد شاید ناراحت نمی شدم. چقدر بد شده ام. اصلا حال و حوصله ندارم ها
+ مثل همین الان که اذان را گفته اند و اینجا نشسته ای آسمان ریسمان به هم می بافی.
- دقیقا.. این چند روز هم از وقت اذان همین طور هی با خودم کلنجار رفتم تا آخر وقت دیگر خودم را به زور بلند کردم.
+ چقدر گرمت است. بلند شو آبی به سر و صورتت بزن.
_ راست می گی ها. باشه.
+ حالا که تا اینجا آمده ای، یک باره یک وضو هم بگیر.
- آره. وضو گرفتن که کاری ندارد.. بفرما این هم وضو.. قربه الی الله
+ آفرین. چطور است به جای اینکه اینجا بنشینی به نماز و این ها فکر کنی، یک سر بروی بیرون و یک دوری بزنی و چیزی بخری.. چرخی بزنی.. خریدی بکنی. چطور است؟
- باشه. خوبه. کی از خرید بدش می آید. شاید یک پیراشکی بخرم. نزدیک ناهار است و حسابی گرسنه ام.
لباس هایش را می پوشد. از خانه بیرون می زند بلکه یک خریدی بکند. صدای الله اکبر از بلندگوی مسجد بلند است. مردم مشغول نماز اول وقت هستند.
+ تو که وضو داری. تا اینجا هم آمده ای. حالا یک نمازت را اینجا بخوان و بعد برو خرید که معطل هم نشوی. می دانی که نماز نخوانی به همان اندازه و بیشتر معطل می شوی
- آره. باشه. بریم مسجد.
نماز ظهر را می خواند و با خود می گوید: نماز عصر را هم بخوانم که بهتر است. عصر را هم می خواند. پیراشکی را می خرد و به خانه برمی گردد. خوشحال و شاداب است. اصلا برنامه مسجد و نماز جماعت نداشت اما حالا ببین چه شد. راهش همین است.
الإمامُ علیٌّ علیه السلام :خادِعْ نفسَکَ فی العِبادَةِ ، و ارفُقْ بها و لا تَقهَرْها ، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها ، إلاّ ما کانَ مَکتوبا علَیکَ مِن الفَریضَةِ ، فإنّهُ لا بُدَّ مِن قضائها و تَعاهُدِها عندَ مَحَلِّها .
امام على علیه السلام : براى عبادت کردن نفْس خود را بفریب و با آن ملایمت کن و به زور [به عبادت ] وادارش مکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت گیر ، مگر در عباداتى که بر تو واجب گشته است که در این صورت باید آنها را به موقع انجام دهى و بر آنها مواظبت کنى .
نهج البلاغة : الکتاب 69