💥وسوسه
خیلی اذیت کننده است جلوی چشمت غذایی باشد و مدام بخواهی بخوری. آنوقت جلوی خودت را بگیری. مدام هی وسوسه می شوی که نه. بخور. اشکالی ندارد. تو نیاز داری. در نیاز، حرام معنا ندارد. بردار و بخور. حالا نخواستی بخوری، یک کمی بچش. مزه مزه کن. یک بار مزه کردن که اشکالی ندارد. برو جلو. کسی تو را نمی بیند. چیزی نیست.
وسوسه، روز و شبش را طوفانی کرده بود. فرقی نداشت روز باشد یا شب. اعصابی برایش نگذاشته بود. یا می خورد. یا نمی خورد. اگر می خورد وجدان درد می گرفت که چرا دست درازی کردم و به حرام دست زدم و حریم ها را شکستم. اگر نمی خورد مدام وسوسه می شد و اعصابی برایش باقی نمی ماند. از هر طرف که می رفت، ضربه می خورد. آمده بود در دلش را باز کرده بود و گریه می کرد.
پرسیدم: مسواک می زنی؟
اشک هایش را پاک کرد. خیره در چشمانم، با ناراحتی گفت: من چه می گویم تو چه می پرسی. انگار جای اشتباهی آمده ام. ببخشید. تقصیر من است که به تو گفتم.
گفتم: مسواک بزن. مسواک زدن وسوسه ها را از بین می برد.
امام صادق علیه السلام : عَلَیکُم بِالسِّواکِ ؛ فَإِنَّهُ یُذهِبُ وَسوَسَةَ الصَّدرِ .
بر شما باد مسواک زدن ؛ چرا که وسوسه دل را از میان مى بَرَد .
الأمالی للطوسی ، ص 667 ، ح 1396 عن أبی غندر ، بحار الأنوار ، ج 76 ، ص 139 ، ح 52 .
#داستانک
#تولیدی
#وسوسه