لحظه ای که برنمی گردد
حالا باشد سر فرصت، با تمرکز، انجام خواهم داد. الان تازه از سرکار آمده ام و خسته ام. این جمله ای است که هر روز، چند بار به خودم می گویم برای انجام کارهای مختلف، برنامه ام را که نگاه می کنم و با صفحه سفید مواجه می شوم که تیک نخورده و این همه کارهای روزانه ام انجام نشده است، آن هم به علت همین سرفرصت و با تمرکز، شصتم را خبردار می کند که این روش درست نیست.
امروز که از سر کار برگشته ام، لباس هایم را در آورده ام و آبی به سر و صورت زده ام، تا خانم زحمت می کشند و مقدمات ناهار را فراهم می کنند، لب تاب را روشن می کنم و می نویسم. کمی از آن دغدغه هایی که داشته ام.. چند خطی. ذخیره می کنم و لب تاب را می بندم. کمک خانم می روم و زیرسفره ای و بشقاب ها را سر سفره می گذارم.. خوشحالم که یکی از کارهایم تیک خورده است. به روزهای قبل فکر می کنم. روزهای قبل، این زمان را یا بین کانال ها می چرخیدم بی هیچ هدفی، یا روبروی تلویزیون لم می دادم. امروز بهتر عمل کرده ام.
بچه ها خوابیده اند. خانم هم استراحت می کند. من از خواب بیدار شده ام. می توانم باز هم بخوابم اما ارزش ندارد. یک ربعی به اذان مغرب مانده. بهتر است بلند شوم. وضو می گیرم و کمی فکر می کنم. یادم به جای خالی برنامه ام می افتد. قرآن را برمی دارم و سوره واقعه هر روزم را تلاوت می کنم. هنوز چند دقیقه ای تا اذان مانده. خانم بیدار شده. از جا بلند می شوم. جانمازم را پهن می کنم و این چند دقیقه را به ذکر استغفاری که در برنامه داشتم مشغول می شوم. خوشحالم. دو مورد دیگر از برنامه روزانه ام را ولو کم، انجام داده ام.. قبلا این ساعتی که بیدار می شدم را همان طور دراز می کشیدم و به اتفاقات روز و چیزهای الکی فکر می کردم یا باز هم کانال ها را بالاپایین می کردم. امروز بهتر عمل کرده ام. خدا را شکر
امام على علیه السلام :
إذا أمکَنَتِ الفُرصَةُ فَانتَهِزْها ؛ فإنَّ إضاعَةَ الفُرصَةِ غُصّةٌ .
هرگاه فرصت دست داد، آن را شکار کن؛ زیرا تلف کردن فرصت مایه اندوه است.
غرر الحکم : 4124.