ز میل نفس خود کردی جدایی
برش هایی تامل برانگیز:
برنامه خندوانه.. مسابقه خنداننده برتر
برنامه عمو پورنگ
برنامه عمو قناد و ..
اووووووووووه الی ماشاالله برنامه هایی هستند که نکات خوب و آموزنده برای ما بزرگ تر ها و نوجوان ها و کودکانمان دارند و پر هستند از موسیقی های حلال اما ...
همیشه
کنترل به دست می شود وقتی تلویزیون روشن است. به محض اینکه می رود روی موسیقی،
دکمه mute کنترل را می زند. حتی به خودش زحمت نمی دهد که صدایش را کم کند.
نه. در جا خفه می کند. برایم تعریف می کرد که از کودکی خیلی محو تلویزیون می شده و
برادرش همین کار رو می کرده است. اعصابش خورد می شده که چرا نمی گذارد آهنگ های تلویزیون
را گوش کند اما الان از برادرش متشکر است. کودکانش عادت کرده اند که صدای موسیقی
را گوش ندهند و جایی که موسیقی پخش شود، اگر چه خوششان می آید ولی مقابله می کنند
و می گویند مامان بابا، کنترل کو که صداشو خفه کنیم؟..
این رفتار کودک 6 ساله برایم جالب بود. خیلی ها قبول ندارند که نباید موسیقی را گوش داد حتی برای خود آهنگ های مخصوصی هم دارند که در زمان شادی، زمانی که ناراحت اند، زمانی که دل شکسته می شوند و زمان های مختلف گوش می دهند.. در سفر مشهد.. در جاده ای که منتهی به مسجد جمکران است حتی.. دیگر سفرهای معمولی و غیره که آهنگ مخصوص خودش را دارد..
عده ای هم هستند که از بیخ و بن تلویزیون را از خانه بیرون کرده اند و یا داخل خانه نکرده اند.. معتقدند به درد نمی خورد و جز اتلاف وقت چیزی ندارد. موسیقی و اهنگش که به کنار..
اما خب، کودکان ما، برنامه های علمی اش را که می بینند اطلاعات خوبی کسب می کنند. این اطلاعات را که به صورت عینی در اختیار کودکانمان قرار می دهیم، چطور می خواهند آن ها داشته باشند؟
شب شده بود و مهمانان وارد شده بودند. برنامه خندوانه در حال پخش بود و همه مات و مبهوت تلویزیون. آنچنان مبهوت که متوجه بلندی صدای تلویزیون نشده بودند.. خانه ای که همیشه آن ساعت شب، سکوت است و اهل خانه یا در حال آماده باش برای خوابیدن اند و یا با یکدیگر صحبت می کنند و احوالات هم را می پرسند و یا به خواندن دعا و ذکر مشغول بوده اند، آن شب پر بود از موسیقی های خنداننده برتر و میان برنامه های خندوانه و .. آن هم با صدایی بلند.. صدایش را که کم کردند، انگار که نمی شنیدند.. ناخوداگاه دنبال کنترل تلویزیون بودند که زیادش کنند.. و میزبان به احترام میهمان، مطابق میل آنان رفتار می کرد. برنامه خندوانه مثال است صرفا..
شاید کم و بیش از این دست صحبت ها در اطرافیانتان داشته باشید. شاید هم اصلا نداشته باشید و همه به یک مدل باشید. یا گوش ندادن موسیقی با بی تفاوتی نسبت به شنیدن موسیقی و آهنگ های رادیو و تلویزیون و ضبط و غیره .. اما بالاخره حرف که را باید قبول کرد؟ مگر این موسیقی ها حرام است که گوش نمی دهند؟ یا مگر گوش دادنش که حلال است، موجب رشد و موفقیت شان می شود؟ فعلا بحث روی حلالش است. حرام که هیچچچ.
یادم هست این صحبت را که با دخترخانم جوانی که خیلی اهل موسیقی و البته منصف بود کردم می گفت: سلیقه ها مختلف است دیگر. یکی می پسندد، یکی نمی پسندد. و گفتم: بله خب. حرف شما متین و درست. اما مگر ما طبق سلیقه خود باید پیش برویم؟ آمدیم و سلیقه من را نفسم تعیین کرد. آن وقت چه؟ اساسا مگر سلیقه جز خوش آمدن های نفسمان ، چیز دیگری است؟
با تعجب و سوال نگاهم می کرد که خب مگر چه اشکالی دارد که نفس من، برایم تعیین کند که چه گوش بدهم و چه گوش ندهم؟ طبیعی است دیگر، از این خوشم می آید گوش می دهم دیگر.. چه اشکالی دارد مگر؟ آخ که چقدر از مطالعه نکردن ها ما دچار جهل هستیم و نمی دانیم .. کاش مطالعاتمان را بیشتر کنیم..
عزیز دلبندم، ما نفسی داریم که امر به بدی ها می کند(1). این، غیر از شیطان است. شیطان دشمن بیرونی است و این نفس، عامل نفوذی به اصطلاح(2). نفسی است که وسوسه ات می کند که رها کن. راحت باش.. کلا هر چه به سمت و سوی راحتی و رهاشدن و ولش کن هایی که قید و بندها را می بُرد هست از این نفس است(3). چنان راحت طلب است که نگو. چنان منفعت طلب است که نگو. چنان دنبال خوشی است و حوصله هیچ کار را ندارد که نگو.. چنان از قید و بند گریزان است که نگو. بعدش هم چنان عادت می کند و ترک دادن این عادت، مشکل می شود که نگو(4). حالا اگر بخواهم سلیقه هایی که مطابق این نفس است را دنبال کنم به کجا می رسم؟ (5)
«نفس امّاره، همچون منافق چاپلوسی میکند خود را چون دوستی سازگار و دلسوز جلوه می دهد و همین که فریب داد و بر انسان تسلط یافت، هم چون دشمن، بر او مسلّط شده و با خودخواهی و قلدری فرمان می راند و شخص را به جایگاه های سوء و هلاکت می کشاند»(6)
برای اسلامی شدن، کافی نیست که حرام ها را کنار بگذاریم. از صبح تا شب ممکن است هیچ کار حرامی انجام ندهیم و غرق در سرگرمی های حلال باشیم اما زندگی ما اسلامی نباشد.
به یک دانش اموز اگر بخواهیم نمره بدهیم می گوییم از ده تا بیست نمره قبولی ات است. ده نمره حداقلی است و بیست حداکثری. حرام ها همان نمره حداقلی اند که خداوند فرموده نزدیکش هم نشوید.(7).. اما خب، طبق حکم شرعی حلال است، اما آیا می تواند عامل موفقیت و رستگاری ما باشد؟!!
ملاک را به دست آوردی؟ هر چه که عاملی برای رشد و موفقیت و فلاح و رستگاری ات بود برگزین. هر چه نبود رهایش کن حتی اگر حلال باشد.. هر حلالی برای امثال من و تو نیست.. ما هدف دیگری غیر از روزمرگی انتخاب کرده ایم .. اما نکته جالبی که در این ملاک هست جایگاه نفس انسان است. همانی که برایت توضیحش را مختصر و مفید دادم.. در مسائل مختلف، نگاهی به نفست بکن. اگر دلش می خواست، اگر خوشش می آمد، اگر مطابق با خواست نفست بود، آن مسئله را رها کن. مخالف نفست عمل کن. نفس زیاده خواه است. کلید کم خواهی را در دست بگیر برای مبارزه با این نفس(8). این نفس، مدلش این است که تو را به عقب می کشاند. می ایستاند. دنیایت را در هم و برهم می کند ها(9) هر چه او گفت، برعکسش را عمل کن . چنان اراده ات قوی می شود(10) و در حرکت خواهی ماند و نمی ایستی(11) که نگو....
حالا دیگه، انتخاب گوش دادن یا ندادن موسیقی با خودت.. ماهی گیری یادت دادم.. ملاک دستت است
پ.ن: بحث از فلسفه وجود نفس اماره در انسان بحث دیگری است که اگر تمایل داشتید بپرسید تا در بخش نظرات پاسخ بدهم اما به صورت ضمنی مشخص شد که عاملی برای رشد بیشتر انسان است(12) اگر، اگر ، اگر، درست از این عامل رشد استفاده کنیم(13).
پ.ن 2: در خصوص این موضوع، در کتب اخلاقی و سخنرانی ها مطلب زیاد بیان شده است. یکی از کتاب های خوب، کتاب جهاد با نفس ایت الله مظاهری هست که اگر تمایل داشتید مطالعه بفرمایید.
یک سری سلسله سخنرانی هم حجت الاسلام پناهیان دارند که خوب است گوش دهید. متن یکی از صحبت ها را می توانید از اینجا مطالعه بفرمایید.
----------------------------------
1. امام على علیه السلام :إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ و الفَحشاءِ ، فمَنِ ائتَمَنَها خانَتهُ ، و مَنِ استَنامَ إلَیها أهَلَکَتهُ ، و مَن رَضِیَ عَنها أورَدَتهُ شَرَّ المَوارِدِ (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4782) نفس همواره به بدی و زشت کاری فرمان می دهد.پس هر که به نفس خویش اعتماد کند نفس به او خیانت می ورزد و هر که به آن دل خوش کند نفس به او خیانت می ورزد و هرکه به آن دل خوش کند نفس او را به هلاکت می افکند و هر که از آن خشنود شود، نفس او را به جایگاه های بد درآورد
2. پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» (محجةالبیضاء، 6/5)؛ «نفس تو، دشمن ترین دشمنان توست.»
3. امام علی علیه السلام :النّفوس طلقة لکنّ أیدى العقول تمسک أعنّتها عن النّحوس(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج2 ، ص 119 ، ح 2048) نفس ها افسار گسیخته اند ،اما دست های خرد عنان آن ها را گرفته اند نمی گذارند به بدبختی و هلاکت بیافتد
4. امام علی علیه السلام :مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ شَیْءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی شَهْوَةٍ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْءٍ مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِیَةٍ فِی هَوًى (نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 251 ، از خطبه 176) هیچ معصیتی از معاصی خداوند نیست مگر اینکه با شهوتی همراه است.پس،رحمت خداوند بر انسانی که از شهوات خویش باز ایستد و هوای نفس خود را سرکوب کند؛زیرا که این نفس به سختی از شهوات باز می ایستد و همواره به نافرمانی برخاسته از هوس،گرایش دارد.
5. امام علی علیه السلام :إنّ هذهِ النَّفسَ لَأمّارةٌ بالسُّوءِ ، فمَن أهمَلَها جَمَحَت به إلَى المَآثمِ (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4779) به راستی که این نفس همواره به بدی فرمان می دهد.بنابراین،هر کس عنان آن را رها کند همچون مرکبی سرکش او را به تاخت به سوی گناهان می برد.
6. امام علی علیه السلام : النّفس الامّارة المسوّلة تتملّق تملّق المنافق و تتصنّع بشیمة الّصدیق الموافق حتّى إذا خدعت و تمکّنت تسلّطت تسلّط العدوّ و تحکّمت تحکّم العتوّ فأوردت موارد السّوء (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 234 ، ح 4683) نفس امّاره، همچون منافق چاپلوسی میکند خود را چون دوستی سازگار و دلسوز جلوه می دهد و همین که فریب داد و بر انسان تسلط یافت، هم چون دشمن، بر او مسلّط شده و با خودخواهی و قلدری فرمان می راند و شخص را به جایگاه های سوء و هلاکت می کشاند
7. تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها (سوره بقره/ آیه 187)؛ به مرزهاى خدا نزدیک نشوید
8. امام على علیه السلام :أَعْوَنُ شَیْءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَة (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 391 ، ح 8984) کمک کننده ترین عامل در راه خودسازی ،قناعت است.
امام على علیه السلام: دَوَاءُ النَّفْسِ الصَّوْمُ عَنِ الْهَوَى وَ الْحِمْیَةُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْیَا (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 235 ، ح 4718) داروی نفس،خویشتن داری از هوس است و پرهیز کردن از لذت های دنیا
9. امام باقر (علیه السلام ) می فرمایند: قالَ رَسولُ اللهِ صلّی اللهُ علیه و آله: یَقوُلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ عِزَّتی وَ جَلالی وَ عَظَمَتی وَ کِبرِیائی وَ نُوری وَ عُلُوّی وَارتِفاعِ مَکانی لا یُؤثِرُ عَبدٌ هَواهُ عَلی هَوایَ اِلاّ شَتَّتُّ عَلَیهِ اَمرَهُ وَ لَبَّستُ عَلَیهِ دُنیاهُ وَ شَغَلتُ قَلبَهُ بِها وَ لَم اُؤتِهِ مِنها اِلاّ ما قَدَّرتُ لَهُ وَ عِزَّتی وَ جَلالی وَ عَظَمَتی وَ نوُری وَ عُلُوّی وَارتِفاعِ مَکانی لا یُؤثِرُ عَبدٌ هَوایَ عَلی هَواهُ اِلاّ اِستَحفَظتُهُ مَلائِکَتی وَ کَفَّلتُ السَّمواتِ وَ الاَرَضینَ رِزقَهُ وَ کُنتُ لَهُ مِن وَراءِ تِجارَةِ کُلِّ تاجِرٍ وَ اَتَتهُ الدَّنیا وَ هِیَ راغِمَة ٌ. (چهل حدیث امام خمینی ، ج1، ص 168) پیامبر (ص) فرمود: خدای عزّ و جلّ می فرماید: قسم به عزّت و جلال و کبریاء و علوّ و ارتفاع مکانتم که اختیار نکند بنده ای هوای خودش را بر هوای من مگر آنکه کارش را پراکنده کنم و دنیای او را دَر هم کنم و قلب او را مشغول دنیا نمایم و حال آنکه از دنیا فقط به اندازه ای که برایش مقدّر نموده ام بدهم. قسم به عزّت و جلال و عظمت و بزرگی و رفعت مکانتم که اختیار نکند بنده ای هوای مرا بر هوای خود مگر آنکه ملائکه خود را حافظ او گردانم و آسمان ها و زمین را متکفّل رزق و روزی او گردانم و من برای او دنباله ی تجارتِ هر تاجری خواهم بود (یعنی من برای او تجارت کنم و روزی او را برسانم) و بیاید او را دنیا در صورتیکه مُنقاد و رام و ذلیل اوست. (یعنی با اینکه او رغبت به دنیا ندارد، دنیا به او رو کند و دنیا نزد او و پیش او خوار و ذلیل باشد)
10. امام علی علیه السلام: مَن قَوِیَ هَواهُ ضَعُفَ عَزمُهُ. (میزان الحکمة، ج10، ص 385) هر کس هوای نفسش قوی شود عزم و اراده او ضعیف می گردد.
11. امام علی علیه السلام :الرَّجُلُ حَیْثُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ إِنْ صَانَهَا ارْتَفَعَتْ وَ إِنِ ابْتَذَلَهَا اتَّضَعَت (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4794) آدمی جایگاه خودش را خودش بر می گزیند.اگر نفس خود را از آلودگی و پستی نگه دارد،بلند مرتبه می شود و اگر آن را نگه ندارد پست می گردد.
12. امام علی علیه السلام: مَن اَحَبَّ نَیلَ الدَّرَجاتِ العُلی فَلیَغلِب الهَوی. (میزان الحکمة ،ج 10، ص 387) هر که دوست می دارد به درجات والا برسد باید بر هوای نفس خود چیره شود.
13. الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : لا تَدَعِ النَّفسَ و هَواها ؛ فإنَّ هَواها (فی) رَداها ، و تَرکُ النَّفسِ و ما تَهوى أذاها ، و کَفُّ النَّفسِ عمّا تَهوى دَواها .( الکافی : 2 / 336 / 4.) امام صادق علیه السلام : نفْس را با هوا و هوس هایش رها مکن که هواى نفْس موجب هلاکت آن مى گردد و وا گذاشتن نفْس با هوا و هوسش مایه درد و رنج آن است و باز داشتن نفْس از هوا و هوسش باعث درمان آن مى باشد.
امام علی علیه السلام : إذا صَعُبَت علَیکَ نَفسُکَ فاصعُبْ لَها تَذِلَّ لکَ ، و خادِعْ نفسَکَ عن نفسِکَ تَنْقَدْ لَکَ .( غرر الحکم : 4107.) امام على علیه السلام : هرگاه نفْس تو در برابرت سرکشى کرد، تو نیز در برابر او سرکشى کن، تا رام تو شود و نفْس خود را درباره خودت فریب بده، تا فرمانبردار تو شود.
نمیدونم شاید چون خودم از اون دسته افرادم ک همیشه صدای آهنگ از توی اتاقم میاد یا حتی خانواده ای دارم ک اهل آهنگ و اینکه حتما صداش بلند باشه هستن اینو میگم...
ولی به شخصه توی با صدای بلند گوش کردن آهنگ هیچ مشکلی نمیبینم....خیلیا میگن رو اعصاب تاثیر میذاره و اینا ولی ب نظر من ک مشکلی نیست...آرامش روحه!